معنی ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن, معنی ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن, معنی cdx cdx lcbj، fcdbj، [bا lcbj، alsتj, معنی اصطلاح ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن, معادل ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن, ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن چی میشه؟, ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن یعنی چی؟, ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن synonym, ریز ریز کردن، بریدن، جدا کردن، شکستن definition,